فرشته سبز

راه سبز امید

فرشته سبز

راه سبز امید

کمک های سبز

روز پنج شنبه در صندوق های کمیته امداد پولی نیاندازید لطفا   

نیازمند ترین افراد الان آسیب دیدگان حوادث انتخابات و خانواده های زندانیان سیاسی و غیر سیاسی سبز هستند ... لطفا اطلاع رسانی کنید ....

خدااااااااااااااا

خدایا شکرت ... هر روز بهتر از دیروز فکر می کنیم ... سبز باشید ... یا حسین ...

برای سعید حجاریان

هنوز هم بستنی یخی می خوری یا نه ؟

نمی دانم چند سال می گذرد ؟ باور کن اصلا" مهم نیست چند سال ؟ اما مهم است که چند سالی از آن گذشته ...

هوا گرم بود یا سرد ؟ ... باز هم مهم نیست هوا گرم بود یا سرد ؟ مهم این است که دور وبرت هوا بود و در خلاء نبودی.

فکر کنم خورشید هم می تابید ...این را نگو که اگر خورشید نبود ماه بود و اگر ماه دلش نمی خواست باشد ستاره ها که بودند  ...

خورشید می تابید و روز روشن بود . شاید هم خیلی روشن نبود  ...  خودت می دانی که دود اگزوز ماشین ها هوا را مات می کند . حالا بگو خورشید هر چقدر دلش می خواهد بتابد ... زور دود اگزوز ماشینها بیشتر است .

اما کوره نوری از خورشید می تابید ... فکر کنم تو هم برای تابیدن آن روز بیرون بودی !!! کار همیشگی ات بود ؟                   همیشه بیرون می رفتی ؟

باور کن یادم نیست لباسهایت چه رنگی بود ؟

پیراهن سفید یا آبی کمرنگ ؟ شلوار خاکستری یا مشکی ؟  کت خاکستری یا قهوه ای ؟ هیچ کدام یادم نمی آید...

 شاید آن موقع هنوز تلویزیونمان سیاه و سفید بود که رنگ لباسهایت یادم نیست ... اما می دانم لباسهایت پاره نشد ... سالم ماند...

نمی دانم چرا ؟ مگر تو زمین نخوردی ؟  نه !!! وقتی درخت زمین می خورد که بر تنه اش تبر بزنند . تنه ی تو سالم بود ...

راستی سرت گیج نمی رفت ؟  کوه ثابت می ماند و نمی لرزد ؟ چرا خارج نرفتی ؟؟؟؟ نکند ترسیدند هواپیمایت سقوط کند و به امروز نرسی ؟

اشکالی ندارد ... به همین هم راضی هستیم ... همین که عکس تو را ببینیم خودش کلی جای شکر دارد ...

راستی هنوز هم در خلاء هستی یا هوا دور و برت هست ؟ هوا گرم است ؟؟؟  همه ی ما در این هوای گرم روزگار می گذرانیم  ... هوای ما گرم است و پر از دود اگزوز ماشینهاست ... خدا را شکر کن اگر هوای دور و برت  خیلی روشن نیست، مات هم نیست .

حداقل تو دود اگزوز را به ریه هایت سرازیر نمی کنی ...

هوای امسال از آن چند سال قبل خیلی دود آلوده تر است ... نگفتی داروهایت را به موقع می خوری یا اینکه ؟

نکند بی خیال مریضی ات شده ای ؟ خودت قول داده بودی که نمی گذاری هیچ چیز تو را از پا در بیاورد ...

نمی دانم الان کجایی ؟ هیچ کس هم نمی داند ... اما هنوز عکسهایت را می شود دید ... خوب است که همه می دانند جای عکسهایت کجاست ...

اما یک سوال دارم ؟ هنوز هم بستنی یخی می خوری یا نه ؟ بستنی یخی در هوای گرم خیلی می چسبد   ... یادت می آید اولین چیزی که روی تخت بیمارستان خوردی چی بود ؟ همین بستنی یخی بود !!! نمی دانم گلویت را بغض گرفته بود یا اینکه ... برای همین هم بستنی یخی نارنجی می خوردی تا راحت از گلویت پایین برود ؟

یادم آمد سال 79 بود ... 

پی نوشت : تصویری که از حجاریان در جریان ترورش و روی تخت بیمارستان یادم مانده این بود که بستنی یخی میوه ای به او می خوراندند....

.

راهپیمایی روز قدس بندرعباس

دیروز همه چیز به ریخته بود آخه یه بلندگوی درست حسابی نداریم انگار تو بندر عباس ... 

هر کی واسه خودش شعار می داد .... خیلی ناراحت شدم ... یه سری هم اومده بودن اسمشونو واسه امتیاز بنویسن ... خدا کنه اسمشونو نوشته باشن ... و الا دق می کنن ...روز قدس و راهپیمایی واسه فلسطین هم اسم نوشتن داره هاااا !!!!!!!!!!!! اما من واسه دل خودم و دعا واسه آزادی همه ی مظلومان دنیا رفته بودم ... چه غزه چه ایران .... جانم فدای ایران ...

فقط ایران

ایران را دریابیم همین ... برای فلسطین دعا کردیم که ایران آزاد شود فقط